مرا دختر خانوم می نامند
مفهومی که جذابیتش نفس گیر است...
دنیای دخترانه ی من,نه با شمع,نه با عروسک معنا پیدا نمی کند
ونه با اشک و افسوس...
اما تمام این ها را در بر می گیرد..
من نه ضعیفم نه ناتوان,
چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زور و بازو می پسندد...
اشک ریختن ضعف من نیست,قدرت روح من است...
اشک نمی ریزم تا توجهی را جلب کنم,با اشک روحم را می شویم..